شهادت نامه ها؛فرهنگ جبهه؛

شهادت نامه ها

فرهنگ جبهه

این نوشته و این وبلاگ :

به رغم تلاش ها و مواجهه ی مستقیم با تعداد متنابهی از رزمندگان در سرلسر کشور و سعی و صبر و ستیز، در موضوع "نامه ها" ، بر خلاف سایر عرصه های گفتاری و رفتاری در "شهادت نامه ها" و گرداوری آن ها مستلزم حضور در منازل یکایک رزمندگان و انس و الفت با اهل بیت و بازماندگان ایشان بود،نتوانستیم به جامعیت جامعه ی آماری دست یابیم و از طرفی حجم سنگین و دسترسی به آن ها از طریق مطبوعات با همه ی نظم و نسق داشتن،در ناسفته و سخن نا گفته ای نبود.مدعی و مدعا فراوان و سرانجام:

جایی که عقاب پر بریز.            از پشه ی لاغری چه خیزد؟   

مطلب حاضر، بی شک،شامل برگزیده ترین وصایا و جامع ترین آن ها چون سایر عناوین و مضامین مجموعه نیست،هر چند از بین هزاران نمونه(چون نامه ها و خاطره ها) گلچین شده است.



شهادت نامه ها؛ فرهنگ جبهه

شهادت نامه ها

فرهنگ جبهه

این نوشته و این وبلاگ :

به رغم تلاش ها و مواجهه ی مستقیم با تعداد متنابهی از رزمندگان در سرلسر کشور و سعی و صبر و ستیز، در موضوع "نامه ها" ، بر خلاف سایر عرصه های گفتاری و رفتاری در "شهادت نامه ها" و گرداوری آن ها مستلزم حضور در منازل یکایک رزمندگان و انس و الفت با اهل بیت و بازماندگان ایشان بود،نتوانستیم به جامعیت جامعه ی آماری دست یابیم و از طرفی حجم سنگین و دسترسی به آن ها از طریق مطبوعات با همه ی نظم و نسق داشتن،در ناسفته و سخن نا گفته ای نبود.مدعی و مدعا فراوان و سرانجام:

جایی که عقاب پر بریز.            از پشه ی لاغری چه خیزد؟   

مطلب حاضر، بی شک،شامل برگزیده ترین وصایا و جامع ترین آن ها چون سایر عناوین و مضامین مجموعه نیست،هر چند از بین هزاران نمونه(چون نامه ها و خاطره ها) گلچین شده است.

شهادت نامه ها

×پدر گرامی.شم برای  من خیلی زحمت کشیده اید تا به این سن رسیده ام.مخارج زیادی بخاطر لباس و کتاب و غیره داده اید. از شما خیلی ممنونم و دوست دارم مادر را اذیت نکنید و به او دلداری دهید.او پیر شنه است و طاغت حرص خوردن ندارد.خواهش می کنم مابین مامان و عزیز فرق نگذارید.

 

مادر انشاءالله مرامی بخشید که در دوران کودکی و جوانی به شما بی  احترامی کردمو بعضی وقت ها از روی نفس با شما صحبت کردم و باعث ناراحتی شما شدم.این قدر به شما علاقه دارم که خدا شاهد است.زیرپایت می افتم و کفش پایت می شوم.برادر داوود!خیلی از تو راضی هستم،چون پدری کردی و بخاطرآن شبها که کار می کردی و دست هایت تاول می زد واز زور درد نمی خوابیدی.تشکر می کنم مرا با رنج دادن خودت بزرگ کردی وانشاءالله که تو هم مرا ببخشی.از تو برادر کوچکتر از داوود،محمد!که همیشه به تو مملی می گفتم و این هم گناه بود،چون که اسم پیغمبر روی تو بودو من بی تحترامی می کردم،تو زحمت های زیادی کشیدی؛اما مواظب باش راهی را که می خواهی دنبال کنی،راهی باشد که به یاد خدا شروع شود نه یاد هیچ کس دیگر.

×پدر گرامی.شما برای  من خیلی زحمت کشیده اید تا به این سن رسیده ام.مخارج زیادی بخاطر لباس و کتاب و غیره داده اید. از شما خیلی ممنونم و دوست دارم مادر را اذیت نکنید و به او دلداری دهید.او پیر شنه است و طاغت حرص خوردن ندارد.خواهش می کنم مابین مامان و عزیز فرق نگذارید.